عنوان: (گزیدهای از قسمت بیست و ششم فصل چهارم) یک آن جا خوردم که من مُردهام!! ولی باز باور نمیکردم، نمیخواستم باور کنم و انگار یک جوری خودم را دلداری میدادم که اینها خواب است. با خودم گفتم (روحم را بیاورم به جسمم ملحق کنم بیدار بشم) ولی نمیتوانستم چنین کاری کنم، چون اصلاً روح در کنترل آن موجود بود که هنوز نمیدانستم آن چیست؟!! زندگی-پس-از-زندگی عباس-موزون فصل-۴-قسمت-۲۶ زهره-ابراهیمی تجربه-نزدیک-به-مرگ @abbas-mowzoon