عنوان: (گزیدهای از قسمت هفتم فصل چهارم) -با یک دوستی قهر و قطع ارتباط کردم، به خانه آنها هم میرفتم از مرگ من حالش خیلی بد بود میگفت چرا من دل حمید را شکستم؟من سریع برگشتم، اولویت پدر و مادرم بودند.-آقایی را دیدم سرش پایین بود دقت کردم دیدم پدرم است او را نشناخته بودم، بسیار پیر شده بود، در طی ۴۰ روز تمام صورتش چروک و موهای صورتش سفید شده بود... زندگی-پس-از-زندگی عباس-موزون فصل-۴-قسمت-۷ حمید-علیزاده تجربه-نزدیک-به-مرگ @abbas-mowzoon