رضا بهرام منه دیوانه Reza Bahram Mane Divane در نگاهت لیلی خود پیدا نکردم با خجالت از چشم تو گلایه کردم از خود چه بیخود میکند نگاه تو هی میبرد صبر مرا مجنونتم ای همنشین لیلی من یک دم ببین حال مرا از دریا نترسانم که من در قلب تو جان میدهم دریا بشی زیبای من غرق نگاهت میشوم مغرور نشو جانان من حالا که دل در دست توست من که به تو رو میزنم تنها به شوق دیدن تو دیوانه مرا به دست کی سپردی دیوانه رفتی مرا با خود نبردی دیوانه مرا به دست کی سپردی دیوانه رفتی مرا با خود نبردی این عشق شد زندان من این درد شد درمان من رویای تو پایان ندارد قلبم بلند پرواز شد از چشم تو آغاز شد ترسی از این طوفان ندارد از دریا نترسانم که من در قلب تو جان میدهم دریا بشی زیبای من غرق نگاهت میشوم مغرور نشو جانان من حالا که دل در دست توست من که به تو رو میزنم تنها به شوق دیدن تو دیوانه مرا به دست کی سپردی دیوانه رفتی مرا با خود نبردی دیوانه مرا به دست کی سپردی دیوانه رفتی مرا با خود نبردی

رضا بهرام منه دیوانه رضا بهرام منه دیوانه

4 ماه پیش در دسته بندی موسیقی مدت زمان 02:53