عنوان: (گزیدهای از قسمت دهم فصل چهارم) -زینب که تعریف میکرد این اتفاقات را که دیده بود، منِ مادر باور نداشتم تا اینکه چند سال پیش چنین اتفاقی برای من هم افتاد. در سانحهای که بر موتور با همسرم سوار بودیم در خیابان، یک لحظه ماشینی رد شد و گفت: چادرتان چادرتان؛ تا به خودم آمدم دیدم کف خیابان هستم... زندگی-پس-از-زندگی عباس-موزون فصل-۴-قسمت-۱۰ زینب-حیدریان تجربه-نزدیک-به-مرگ @abbas-mowzoon