عنوان: (گزیده‌ای از قسمت پنجم فصل چهارم) -یک روز که مواد غذایی را می‌بردم برای خانواده مورد نظر به خانمم گفتم: چرا همیشه دارم گوشت گوسفند سر دست می‌برم برای این بنده خدا، ایندفعه از ران بزار ببرم، بعد من یک ران برداشتم بُردم تحویل آن خانواده دادم... زندگی-پس-از-زندگی عباس-موزون فصل-۴-قسمت-۵ محمد‌حسن-تاجمیری تجربه-نزدیک-به-مرگ @abbas-mowzoon