یتراژ فصل دوم سریال زخم کاری اومدم مثل یه ببر کینهتوز حقمو بگیرم و شبانهروز عقب شغال قاتل بودم بیخبر از اینکه با دیدن تو دیدن حالت خندیدن تو خودمم قاتل این دل بودم توی این جنگل قانونمرده همه چی رنگ جنون داره جنون ما چی بودیم و چی هستیم الا دو تا قرقاول غلتیده به خون تف به اون ذات تباهی که نخواست بگذرم با تو از این سد سیاه اف به اون سق سیاهی که نذاشت بگذری با من از این شهر تباه بوی خون فراگرفته قصه رو طعم خون میده تمام کلمات ای به جرم من مجازاتشده همهی قافیههای من فدات