عنوان: (گزیده‌ای از قسمت پانزدهم فصل سوم) -به پرندگان خیلی علاقه داشتم، دوست داشتم همیشه کنار خودم باشند، ازشون نگهداری کنم، دون و آب بهشون بدم، پرندگان رو می‌زدم که کنارم بمونند، ولی هیچ کدوم زنده نمی‌ماند، یکی پرش کنده می‌شد، یکی پایش می‌شکست، یکی سرش، همه از بین می‌رفتند و می‌مُردند. زندگی-پس-از-زندگی عباس-موزون فصل-۳-قسمت-۱۵ حمید-جهان‌تیغ تجربه-نزدیک-به-مرگ @abbas-mowzoon