یک روز کمپ انفرادی که اسیر طوفان و کولاکهای برفی در دمای 0 تا منفی ۸ درجه شده است. پیادهروی سنگین حدود دو ساعت در جنگلها میان کوهها با شیب نسبتاً زیاد در این کمپینگ داشتم, در هنگامی که دانههای برف همراه طوفان و باد به شدت به صورت و چشمانت برخورد میکند و تو به دنبال یک مکان دنج میگردی و مجبوری تا این مکان دنج را در طبیعت زیبا پیدا نکردی صبرت لبریز شود.اما با پیدا کردن این مکان در برف و طوفان میتوانم با خیال نسبتاً آرامی برزنت خود را از کاور در بیاورم و پهن کنم و سپس آن را برپا کنم که با متصل کردن پایههای ریز و درشت درختان به گوشه کنار آن امکانپذیر بود( پوشش گیاهی این نقطه از کوه درختان کاج بود) بعد از اینکه کوله خود را که با وسایل مخصوص کمپینگ پر بود را باز کردم. مجدد به دنبال شاخه های چوب کوچک گشتم که بعضی از آنها بعنوان هیزمهای آتش و بعضی دیگر ابزاری برای بوشکرافت وقتی در طبیعت کمپ انفرادی داری برای ادامه زندگی باید سازگار با طبیعت رفتار کنی. پس من باید از ابزارهای طبیعی منطقه مانند سنگ و چوب برای خود به بوشکرافت مشغول باشم زیرا وسایل دیگری برای ساخت چیزی ندارم تا بقای من