یک سناریوی بسیار عالی و پرطرفدار داریم که در آن فراز و نشیب های پی در پی و شدید را شاهد هستیم. به این شکل که یکبار امید وجود دارد و شخصیت ها می توانند به هدفشان برسند، اما ناگهان همه چیز خراب می شود. در ادامه دوباره همه چیز سامان پیدا می کند و باز خراب می شود. امید و ناامیدی پی در پی و غیر قابل پیشبینی را تا انتهای این داستان ها به شکلی بسیار جذاب شاهد هستیم. انیمیشن ببعی سعی دارد همین سناریو را پیاده سازی کند اما متاسفانه توان اینکار را ندارد. به این دلیل که در چنین سناریویی لازم است تا شخصیت ها به شدت فعال و پویا باشند. قاعدتا شخصیت های حراف و بی تحرک انیمیشن ببعی نمی توانند اینکار را بکنند و نقاط عطف شکست و پیروزی با اتفاقات مسخره و شانسی به نمایش در می آیند. مثل زمانی که جغد یکهویی آموزش بچه ها را قبول می کند یا زمانی که پدر ببعی یک تراکتور به او می دهد تا جایگزین هواپیمایی کند که معلوم نیست بوقلمون چگونه نابودش کرده. پشتکار، تلاش و تسلیم ناپذیری از مهم ترین عناصر این انیمیشن هستند. اما همگی اینها را فقط در دیالوگ ها شاهد هستیم و هیچ عملی از شخصیت ها در راستای این عناصر نمی بینیم.