یامان: کجا؟ نانا: تو خونه خیلی حوصلم سر رفت یامان: بده سلاح منو نمیخوام به یه تارموت آسیب برسه نانا ماریام عایشه: هزار بار بهت گفتم که دعا دختر تو نیست ادریس: مُردم من یامان: نههههه فرار نکن وایستا
یامان: کجا؟ نانا: تو خونه خیلی حوصلم سر رفت یامان: بده سلاح منو نمیخوام به یه تارموت آسیب برسه نانا ماریام عایشه: هزار بار بهت گفتم که دعا دختر تو نیست ادریس: مُردم من یامان: نههههه فرار نکن وایستا