معین زندی بنام دلم برات تنگ میشه Moein Zandi - Delam Barat Tang Mishe این بار که برگشتی بازم خدارو شکر با هم دوتا فیلمو تو سینما دیدم باهم دوتا کافه باهم غذا پختیم گفتم دوست دارم گفتم تو هم گفتی ترکم که میشتی رو زین موتور تو شهر هی زمزمه میکردی با عشق در گوشم انگار میدونستیم از هم جدا میشیم این وصلت نا ممکن من آب و تو آتیشی اما دلم برات تنگ میشه نشد بمونم پیشت هوا که بارونی شد بخار نشست رو شیشه اول اسممونو روی بخارا حک کن میگن که بی تو شادم به گفته هاشون شک کن چون دلم برات تنگ میشه نشد بمونم پیشت هوا که بارونی شد بخار نشست رو شیشه اول اسممونو روی بخارا حک کن میگن که بی تو شادم به گفته هاشون شک کن چون دلم برات تنگ میشه ... من به زندگی بعد از مرگ هم معتقدم چون که بعد از تو من مردم و بازم زیستم نبودنت را فهمیدم نبودنت اما نبودنت بسیار شبیه به بودن است دلتنگ تو میشم شبا وقتی که تاریکه هوام وقتی سکوت ممتد بسیار حال من بده دلتنگ اون حسم چرا تکرار نمیشه بعد تو سخت بود اما من شدم با جیب خالی مرد تو حال و هوای اون روزام دنیای کوچیک تو سرم کی فکرشو میکرد یه روز دنیا خراب شه رو سرم چون دلم برات