عنوان: (گزیده ای از قسمت بیست و یکم فصل سوم) -پدرم به من گفت: برگرد(پشت سرت را نگاه کن)، برگشتم دیدم چرا روی زمین دراز کشیدم؟!! یک لحظه مبهوت شدم چه اتفاقی افتاده! خودم را که دیدم خالی کردم(ترسیدم) شوکه شدم. گفتم من مُردم! انگار رفتم فضای تصادف، مادرم را دیدم گریه می کند توی سرش می زند، خواهرم، برادرانم، ماشین پراید چرا اینطوری شده؟؟ زندگی-پس-از-زندگی عباس-موزون فصل-۳-قسمت-۲۱ میثم-عباسیان تجربه-نزدیک-به-مرگ @abbas-mowzoon