عنوان: (گزیدهای از قسمت سی و چهارم فصل سوم) -وقتی با هم حرف میزدیم، جایی بودیم که کلاً دور و اطرافمان سفید بود، صحبت ما که تمام شد، عمو رفت و آن جای سفید هم رفت ولی عمو هنوز در آن هاله سفید بود، یکهو احساس کردم یک طوفان خیلی بزرگی میاد وقتی رسیدم خانه بعدش طوفان شد... زندگی-پس-از-زندگی عباس-موزون فصل-۳-قسمت-۳۴ حسن-زارعنیا تجربه-نزدیک-به-مرگ @abbas-mowzoon