به باور مولانا اصولاً مشکلات پایداری که در زندگی ما انسانها به وجود آمده از نوع نگاه و نگرش ما به خودمان و عالم هستی نشئت میگیرد. بنابر این تمام شئون زندگی ما زاییدهی نوع نگاه ماست چرا که: ادمیدیدهست باقی گوشت و پوست نگاه انسان مستعد بسیاری آفات است. آفاتی که مانند شیشهای تیره نگاه ما را تحت تاثیر قرار میدهند و اساسا ریشهی روشنبینی و تاریکاندیشی ما از همین جاست. پیش چشمت داشتی شیشهی کبود زین سبب عالم کبودت مینمود وقتی همهی هستی ما چشم ما(ادراک ماست) و این ادراک دچار اختلال است، تاثیر، ارزش و اهمیت یار موافق و دوست صادق، آشکار میشود. وقتی که تو در برابر چشمت شیشهی کبودی داری و عالم را با همان لنز و عینک میبینی، دوست مورد اعتماد میتواند نقشی تعیین کننده داشته باشد: یار چشم توست ای مرد شکار از خس و خاشاک او را پاک دار هین به جاروبِ زبان گردی مکن چشم را از خس رهآوردی مکن چون که مؤمن آینهی مؤمن بود روی او ز آلودگی ایمن بود یار آیینهست جان را در حزن در رخ آیینه، ای جان دم مزن تا نپوشد روی خود را در دمت دم فرو خوردن بباید هر دمت بحر در کوزه خوانش و توضیحات مخ