فلسفه، شاید بهروایتی منبعِ پاسخهایی باشد که فیلسوفان به پرسشهای اساسی و بزرگِ بشری دادهاند. بر همین اساس، شاید عدهای کارکرد و فایدۀ اصیل فلسفه را همین پاسخگویی، و عامل ارزیابیِ فلسفه را کیفیت و اثربخشیِ همین پاسخها دانستهاند. اما همۀ این داستان، یکسویۀ ماجراست؛ چراکه پاسخها هیچوقت کافی نیستند! اگرچه چهبسا مفید و لازم هم باشند، اما این دعوتِ ناخودآگاه و تلویحی به نوعی پذیرش و باور در پسِ هر پاسخ، خاصیتیست که ممکن است اذهانِ رهاییبخش، آزادیخواه و تحولآفرین را محدود کند؛ همان اذهانی که فلسفه برای تقویت آنها بهوجود آمده است. دکتر علی شاهی، پژوهشگرِ فلسفه و نویسنده و مترجم، در مدریکتاکس ۴۸ روایتی متفاوت و تأملبرانگیز از این شکاف در فهمِ تاریخی-فلسفی دارد. ویدئوی کامل این برنامه را در همین صفحه ببینید.