تقدیم به تو؛ که همه غروب هایت غروب جمعه است... دهه پنجاه خورشیدی که نهایتا در سال ۵۷ منجر به وقوع انقلاب در بهمن ۱۳۵۷ شد دهه پر التهاب ایران در عرصه هنر و جامعه است. فردین ها یی که وقتی روی پرده سینما سیلی می خوردند، آن طرف صورت شان را جلو می آوردند تا سیلی بعدی را بخورند و لوطی گری در بیاورند جایشان را به بهروز وثوقی داده اند که اگر یکی بخورد ده تا می زند! ترانه های کافه ای قر کمری دیگر بازار ندارند و سکه شان فقط در کاباره های لاله زار خریدار دارد بجایش فرهاد آمده.... مردم فرهاد گوش می کنند فرهاد مهراد به درستی صدای اعتراضی مردم ایران در اوج خفقان و دیکتاتوری دهه پنجاه بود دهه ای که شاه احساس قدر قدرتی می کرد نفت به بالاترین قیمت خود رسیده بود شاه، سرتا به پا مسلّح بود و آخرین سلاح های روز جهان را در ضراد خانه تسلیحاتی داشت او کم کم داشت به کدخدا هم چنگ و دندان نشان می داد و این همزمان شده بود با سرکوب شدید در داخل ایران شاه، تحمل هیچ نفس کشی را نداشت و اگر کسی سر بلند می کرد تا نفس بکشد شاه سر ِ او را از دار آویزان می کرد در این هنگام است که هنر به داد مردم می رسد در میان خیل ترا