بوراک و ایلول در خانه مشغول درست کردن غذا می شوند و در مورد مسائل متفرقه صحبت میکند. دمیر و لروکس نیز در قایق شام میخورند و حرفها و نقشه های عاشقانه خودشان را میگویند. دمیر، قایق را از صاحب آن تا صبح کرایه کرده و لروکس خوشحال می شود، اما با این حال او میگوید که نگران بز و لاک پشت و سگ خود است که بی غذا مانده اند.او از دمیر میخواهد که شب را به خانه برگردند.  برای دانستن ادامه ماجرا ویدئو را ببینید