پدرم اشک میریخت و میگفت خودم از پسری که عاشقش هستی، خواستگاری میکنم

قصه باورنکردنی دختر کمدین و سرشناس اینستاگرام: اشک می ریخت و تعریف می کرد؛ قصه عاشق شدنش در ۱۶ سالگی؛ وقتی دیوانه وار عاشق پسر خواننده ای می شود که در هتل پدرش می خواند و او در همان سن پایین، جوری عاشقش می شود که بارها بخاطرش میخواست به زندگیش پایان دهد و آنقدر قرص های خواب آور می خورد که چندین مرتبه به کُما می رود. داستانش آنقدر بالا می گیرد که پدرش از به ستوه آمدن تنها دخترش تصمیم می گیرد خودش به خواستگاری معشوقه خواننده اش برود. اما دیگر کار از کار گذشته بود و او در شبی که هلیا با چشمان خودش دیده بود، دختر دیگری را برای ازدواج انتخاب کرده بود. پروسه افتادن این عاشقی از سر او، شش سال طول می کشد و او امروز از کمدین های مطرح اینستاگرام است و با بیش از یک و نیم میلیون طرفدار، حال خوشی را تجربه می کند. هلیا خزایی دو نکته بسیار کلیدی و کاربردی را برای مخاطبان این گفتگو مطرح کرد؛ اول اینکه در سن پایین وارد رابطه احساسی نشوید و دوم با استفاده از قدرت ذهن، به هرآنچه در رویا و آرزوهایتان هست خواهید رسید.