رمان انیمه شیطان کش فصل یک قسمت ۱۳ (امارت موزان) ۳ روز بعد ، از گفته ی شینوبو: بعد از ۳ روز بالاخره به امارت موزان رسیدیم با احتیاط نزدیک شدیم . از موزان خبری نبود . امارت انتها نداشت . روی زمین پر از خون بود خون تازه و استخوان همه جا رو گرفته بود میتسوری شمشیرش رو در آورد و گفت: آماده باش حتما یه جایی کمین کرده شمشیرم رو در آوردم به نزوکو فکر کردم ، یعنی نزوکو کجای این امارته ؟ صدای پا شنیدم . صدای پای خیلی سریع و قوی برگشتم و به پشت سرم نگاه کردم . آکازا ، یکی از بدترین شیاطینی که وجود داشت میتسوری به سمتش دوید :(تنفس عشق فرم ۳) فقط یه خراش کوچیک روی پاش ایجاد شد از پشت سر بهش حمله کردم : (تنفس حشره فرم ۴) بی فایده بود . جای زخم هاش زود خوب می شد وقت انجام یه حرکت مخصوص بود ...