دخترها همگی در خانه آیدا جمع شده اند. آیدا به جمع آنها اضافه شده و با عصبانیت تمام، ماجرای دوست دختر سابق ایبو را برای آنها تعریف میکند. آنها این بار سعی دارند آیدا را آرام کنند. عظمیه میگوید که شرکت آنها چشم خورده و همه در رابطه عاطفی خود دچار مشکل شده اند. برای دانستن ادامه ماجرا ویدئو را ببینید