عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و ششم فصل دوم) -هر وقت از آنجا دور می‌شدم، مثلاً سمت خانه می‌رفتم، دستگاه‌ها آلارم می‌داد که این دارد تمام می‌کند و پزشک و پرستار می‌آمدند تزریق و رسیدگی، نزدیک جسمم که می‌آمدم می‌گفتند: دوباره برگشت... زندگی-پس-از-زندگی عباس-موزون فصل-۲-قسمت-۲۶ عبدالحمید-لرستانی تجربه-نزدیک-به-مرگ @abbas-mowzoon