شراب تلخ بیاور که وقت شیدایی ست که آنچه در سرِ من نیست، بیم رسوایی ست چه غم که خلق به حسن تو عیب می گیرند؟ همیشه زخم زبان خون بهای زیبایی ست اگر خیال تماشاست در سرت، بشتاب که آبشارم و افتادنم تماشایی ست شباهت من و تو هرچه بود ثابت کرد که فصل مشترک عشق و عقل تنهایی ست

دکلمه عاشقانه شراب تلخ هموطن

1 سال پیش در دسته بندی موسیقی مدت زمان 00:59