00:00 مقدمه 00:20 خوانش غزل شماره ۴۰ شروع توضیحات ابیات غزل 03:10 اَلمِنَّةُ لِلَّه که درِ میکده باز است زان رو که مرا بر در او رویِ نیاز است 7:30 خُم‌ها همه در جوش و خروشند ز مستی وان می که در آن جاست حقیقت نه مَجاز است 8:54 از وی همه مستی و غرور است و تَکَبُر وز ما همه بیچارگی و عجز و نیاز است 11:53رازی که بَرِ غیر نگفتیم و نگوییم با دوست بگوییم که او محرمِ راز است 16:11 شرحِ شِکَنِ زلفِ خَم اندر خَمِ جانان کوته نتوان کرد که این قِصه دراز است 17:25 بارِ دلِ مجنون و خَمِ طُرِّهٔ لیلی رخسارهٔ محمود و کفِ پایِ ایاز است 18:08 بردوخته‌ام دیده چو باز از همه عالم تا دیدهٔ من بر رُخِ زیبایِ تو باز است 20:56 در کعبهٔ کویِ تو هر آن کس که بیاید از قبلهٔ ابرویِ تو در عینِ نماز است 26:16 ای مجلسیان، سوزِ دلِ حافظِ مسکین از شمع بپرسید که در سوز و گداز است روایتگر: محسن محمد تصویر: مه‌سیما هاشمی از روی نسخه‌ی حافظ غنی قزوینی آستان جانان توضیحات درباره‌ی گزیده‌ای از غزل‌های لسان‌الغیب حافظ شیرازی

حافظ غزل شعر عشق میکده

6 ماه پیش در دسته بندی هنری مدت زمان 28:30