آن چه حسی است که قلبت را در دستات یخی و سردش می فشارد و به یک آن تمامی اصوات غمگین دنیا نت هایش را در ذهنت می نویسد و بی محابا چشمه‌ی چشمانت جوشان می شود و همه چیز مقابل رویت تار می گردد. شنیده ام می گویند آن لحظه روحت به دنبال گم شده ای می گردد. انصاف نیست این همه دنبال تو گشتن!