در جلد 45 بحار الاانوار آمده است: هنگامی که عمر سعد سپاهیان خود را برای مقاتله با نوه پیامبر (ص) آماده کرده و از هر سو او را در محاصره درآوردند، حسین بن علی در مقابل سپاه دشمنان قرار گرفت و آنها را به سکوت دعوت کرد، اما آنان خاموش نشدند. او خطاب به آنها فرمود: «وای بر شما! شما را چه زیان که به من گوش دهید و گفتار مرا که به راه راست فرا میخوانم بشنوید... همه شما از من نافرمانی میکنید و به سخنان من گوش نمیدهید؛ زیرا شکمهایتان از حرام پر شده و بر دلهایتان مُهر خورده است.» (بحارالأنوار، ج45) احتمالا تا چند دهه اخیر این روایت کوتاه از تراژدی عاشورا بیشتر در حوزه سلطه و تاریخ سیاسی قابل بحث بود و در میان عامه نیز سندی دیگر از سیاهرویی اشقیا در میدان کربلا بهشمار میآمد. با این حال و با توجه به تحولات بنیادین در پژوهشهای تاریخی در سده اخیر و بنیانگذاری مکاتبی چون مکتب آنال و فراتر از آن گسترش پژوهشهای تاریخ اجتماعی، به نظر میرسد میتوان تحلیلها و نتایج کاربردی قابل تامل جدیدی از تراژدی عاشورا به دست آورد. در همین مثال قاعدتا آثار توزیع رانت در میان طبقه الیت را میتوان حدس ز