یامان: بسه دیگه. رک و پوست کنده درباره همه چیز حرف میزنیم نانا: دوست داشتن و اعتماد کردن آسون نیست یامان: پس مسئله ازدواج  اینقدر از تو دوره؟ نانا: انقدر دوره که آنتارتیکا( اسم یه جایی هست) از اون خیلی نزدیکتره یامان: از اول همش بخاطر غرورت بود نانا ماریام فرید: اووووهااا توبه پروردگارااا توبهههه یامان: سلام آقا اشرف .یه انگشتر خیلی خاص از شما میخوام نانا: انگشتر گفت فرید: باید یه پیشنهادی باشه که اصلا نشه فراموشش کرد. نباید فراموشش بشه یامان: باید چیزی باشه که اون خیال و آرزو داره .میخوام تمام رویاهای اونو به واقعیت تبدیل کنم فرید عمه: دختر خوشگلمو منتظر نزار

سریال ترکی امانت سریال امانت امانت سریال ترکی سریال

2 ماه پیش در دسته بندی فیلم مدت زمان 00:50