تولیدی اختصاصی عصر روشن: هادی خوانساری - شاعر - که تهیهکنندگی تئاتر «غرب وحشی» مهرجویی را هم در کرج بر عهده داشته، با حضور در محل سکونت و قتل این کارگردان سینمای ایران و همسرش وحیده محمدیفر که در همان تئاتر طراح صحنه و لباس بود، کاملترین روایت تاکنون را از این واقعه ارایه کرده است. وقتی آن دو یا چند نفر غریبه وارد خانه شدند، آن دستمال پارچهای، مثل همیشه دور مچ دست مهرجویی بوده/ اولین شاهدان پیکر غرق در خونش هم آن دستمال را دیدهاند/ پس دست و پایش بسته نشده، همانطور که ردی از بستن دست و پای همسرش وجود نداشته/ آن دو یا چند نفر غریبه دست و پای هر دو را .../ وقتی بالای سر پیکرش رسیدند سر همسرش .../ گلوی مهرجویی هم ... اما نه به عمق همسرش؛ انگار که کینه غریبهها با همسرش عمیقتر بوده باشد/ البته سر مهرجویی هم از پشت با جسم سختی کوبیده و .../ این دقیقترین روایت از فاجعهای است که اولین شاهدان پس از نیروهای آمبولانس میگویند و شب قبل در منزل داریوش مهرجویی، کارگردان و نویسنده شهیر اتفاق افتاده است./فراز