عنوان: (گزیده‌ای از قسمت پنجم فصل چهارم) -بعضی مشاهدات در روشنایی بعضی در آن هوای مه آلود بود، وقتی بالای سرم که جسمم روی تخت بود می‌رفتم، می‌دیدم پشت سر من بالای تخت یک پنجره باز است و نسیمی می‌آید و از آن پنجره بیرون می‌رفتم به یک فضای بسیار سبز و خرّمی می‌رسیدم که گل‌های زیادی داشت، بوی خوشی به من می‌خورد، خیلی خیلی زیاد دوست داشتم این بوها را حس کنم... زندگی-پس-از-زندگی عباس-موزون فصل-۴-قسمت-۵ محمد‌حسن-تاجمیری تجربه-نزدیک-به-مرگ @abbas-mowzoon