اين قطعه مربوط به مراسم عزاداری شب ششم ماه محرّم در سال ۱۴۰۱ مىباشد كه در هیأت رایةالعباس (علیهالسّلام) اجرا شده است. براى دسترسى به آثار حاج محمود کریمی، میتوانید به پايگاه اطلاعرسانی فطرس مراجعه نمایید. متن شعر: دشمنشناس بود و سرباز بیبدل بود فرزند بیمثال جنگاور جمل بود شمشیر میکشید و سر روی خاک میریخت مثل علیاکبر در رزم، بیمثل بود ارثیهی پدر بود؛ عشق عمو حسینش در کربلا شد اثبات، عشقی که بیخلل بود ترسیده بود أزرق! چون در کشاکش جنگ همواره کار قاسم، آوردن اجل بود هرکس که در جدال با چشمهایش افتاد مستأصل و پریشان، دنبال راهحل بود تاریخ غبطه خورده، إن تنکرونیاش را اینکه همیشه حرفاش، همراه با عمل بود یک عمر مثل قاسم در نزد حاجقاسم طعم خوش شهادت، أحلی من العسل بود! دست به جبران زدند تیشه به ریشهی گلستان زدند روضه بخوانید تا صورت ماه شد نمایان؛ زدند حریف چون نبودند سنگ به نوجوان میدان زدند یزیدیان صفّین نیزه به آیههای قرآن زدن هرچه که ناله میزد عمو، عمو، عمو، عموجان! زدند به خاک و خون کشیدند پیادهها زدند، سواران زدند آه، عسلکش آمد همینکه اسبها به