در این قسمت میبینیم که جشن آخر هفته با والدین شده ، پدر و مادر و برادر ونزدی همه میان ، گومز میگه از ونزدی خبری داری ؟ مورتیشا میگه چند تا پیام به گوی جادوییش دادم ، ولی جواب نداده ، گومز میگه قصه نخور آلوچه سرخ من ، اون حتما حالش خوبه ، توی حیاط مدرسه ، مثل همیشه ، سخنرانی مدیر ها ، مدیر گفت امیدوارم از جشن آخر هفته با والدین لذت ببرید ، و متاسفانه نبود یکی از دانش آموزان یوجین آتینجر که در اثر یه حادثه در بیمارستان بستری شده که فعلا رو به بهبودیه ، ونزدی به ایند گفت رو به بهبودی ؟ چطوره بگه کما ، ایند گفت بهش سر زدی ؟ ونزدی گفت تو این وضعیت ؟ ایند میگه اون دوست توهه ، ونزدی میگه اون بدون من رفت تو جنگل ، نزدیک بود بمیره ، ایند گفت میدونم برات مهم بود اما کاریه که شده ، یک هفته میشه که هیولا به کسی حمله نکرده ، شاید ترسیده ، ونزدی گفت شاید دنبال هدف جدید میگرده ، ناگهان ونزدی پدر و مادرش و برادرش رو میبینه و میگه باید ماسک تاعونم رو میاوردم ، ایند میگه مامان من همش تضاهر میکنه من حالم خوب نیست ، خیل خب ، بهتره دیگه بریم ، ونزدی رفت پیش پدر و مادرش و برادرش ، گومز گفت اینم از دخترمون ،