عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و نهم فصل سوم) -بدلیل اتفاقاتی که در بازار برایم افتاده بود و ضرر و زبان زیاد پرداخت کرده بودم متأسفانه خانه و مغازه را از دست داده بودم مجبور شدیم خانه مستأجری بریم که به دلیل توان اقتصادی کم در یک خانه نقلی روزگار بگذرانیم که آب شُرب شهری نداشت و از آب چاه استفاده می‌کردیم، مدتی بود چاه خراب بود و درگیرش بودیم... زندگی-پس-از-زندگی عباس-موزون فصل-۳-قسمت-۲۹ محمدتقی-شایان تجربه-نزدیک-به-مرگ @abbas-mowzoon