می‌ توانستم گیلاسم را تا نیمه از شرابِ کهنه پر کنم می‌ توانستم یکی‌ از آن آهنگ‌های قدیمی‌ را بگذارم و آرام آرام خمارِ نوستالژی روزگارِ خوب شوم می‌ توانستم پا برهنه کوچه‌های باریکِ باغ را بدوم و مست شوم ... مستِ مستِ مست اما پشتِ این پنجره، رو به دریا نشستم و برای تو شعر نوشتم مست شدم ... مستِ مستِ مست

دکلمه عاشقانه احساسی فلسفی عارفانه

1 سال پیش در دسته بندی موسیقی مدت زمان 00:38