عنوان: (گزیده‌ای از قسمت سی و سوم فصل سوم) -دانشجوی سال دوم رشته پرستاری بودم، دوره اتاق عمل را گذرانده بودم، برای تعطیلات عید رفته بودم رفسنجان پیش پدر و مادرم یک شب دل درد ناگهانی شدیدی گرفتم، آن زمان به لحاظ پزشکی رفسنجان پیشرفته نبود و پدرم مرا به بیمارستانی در یزد برد. -تشخیص آپاندیست حاد شد و مرا به اتاق عمل بردند کلاً شرایط بدنی‌ام آلرژیک بود و همیشه می‌بایست قرص آنتی هیستامین همراهم بود، آن زمان از این تجارب هیچ آگاهی نداشتم، حتی چند سال بعد هم معنی این تجربه را نفهمیدم... زندگی-پس-از-زندگی عباس-موزون فصل-۳-قسمت-۳۳ زهره-مکی‌آبادی تجربه-نزدیک-به-مرگ @abbas-mowzoon