+اون‌عوض‌شده‌...خیلی‌عوض‌شده...! دیگه‌شیطنتی‌توی‌صداش‌نیست... عینکش‌هنوز‌روی‌بینیش‌نمیمونه... گوشاش‌هنوز‌موقع‌خجالت‌کشیدن‌سرخ‌میشن... من‌می‌بینمش‌چون‌ازدیدن‌من‌سرخ‌میشه...! و‌یه‌چیز‌که‌خیلی‌اذیتم‌میکنه...اون‌زیباترازقبل‌شده.. اون‌شبیه‌ناپلئونه...شکست‌خورده‌وجاه‌طلب... می‌بینی‌؟...می‌بینی‌چطور‌درگیر‌تاریخ‌جهان‌شدم؟ یه‌کنجکاوی‌ساده...هع...تمام‌زندگیمو‌عوض‌کرد..! -نمیدونم‌چی‌بگم... ازوقتی‌دیدمت...حتی‌توی‌مسیردیروز‌... اینطورباهام‌حرف‌نزدی... +راستش‌یک‌کم‌ابراز‌احساساتم‌برام‌سخته... -شاید‌بهتر‌باشه‌بازل‌زدن‌تو‌چشمای‌من‌شروع‌کنی.. +این‌برام‌سخت‌تره... چشماتون‌غمی‌داره‌که‌ازش‌خجالت‌میکشم... -اما‌تو‌مسئول‌غمای‌من‌نیستی... +ولی‌من‌دلم‌میخواد‌حالتون‌خوب‌باشه... -بنظرت‌ادامه‌ی‌زندگی‌چه‌بلایی‌سرمون‌میاد..؟ +باید‌بجنگیم...نه‌برای‌خوشبختی... برا‌اروم‌شدن‌قلبمون..-) -قلب‌های‌ما‌اروم‌نمیشه‌‌جونگکوکا... تا‌راه‌درمانشو‌پیدا‌نکنیم‌اروم‌نمیشه... +درمانشو‌پیدا‌میکنیم.. اگه‌نشد‌خودم‌درمانش‌میکنم -اگه‌راه‌درمانش‌تو‌باشی...اونوقت‌چی...؟ -۲۱فوریه،شوکا)) فالو?لایک؟کامنت?

وی کوک ویکوک

1 سال پیش در دسته بندی فیلم مدت زمان 00:35