عنوان: (گزیده ای از قسمت سی و دوم فصل چهارم) همه ناامید شده بودند که این موندنی نیست،عمویم شهید شده،بابام آمد در گوشم گفت: علی آن طرف رفتی پیش عموت سلام ما را برسان. از هر که می خواهید سئوال کنید من علی فضلعلی ۱۸۰ درجه برگشتم، من علی فضلعلی قبل از تصادف نیستم دیگر، بیرون با دوستانم بگو بخند، در خانه اخم و بداخلاقی من کلاً نماز نمیخواندم اما بعد تجربه نماز می خوانم چون تنها راه نجات خدا و اهل بیت علیهمالسلام است. زندگی-پس-از-زندگی عباس-موزون فصل-۴-قسمت-۳۲ علی-فضلعلی تجربه-نزدیک-به-مرگ @abbas-mowzoon