گنج حضور برنامه شماره: 989 اجرا: پرویز شهبازی 23 آذر 1402 منبع: یکی از ابتکارات مهندس شهبازی استفاده از روش تفسیر غزل به غزل است ایشان برای روشن شدن مفهوم یک بیت ، بیتهایی از مثنوی را انتخاب می کنند که به درک دانش نهفته در ابیات مولانا کمک می کند مولوی، دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۲۳۷ یارِ ما، دلدارِ ما، عالِمِ اسرارِ ما یوسُفِ دیدارِ(۱) ما، رونقِ بازارِ ما بر دَمِ امسالِ(۲) ما، عاشق آمد پارِ(۳) ما مُفلسانیم و تویی گنجِ ما، دینارِ ما کاهلانیم و تویی حجِّ ما، پیکارِ ما خفتگانیم و تویی دولتِ بیدارِ ما خستگانیم(۴) و تویی مَرهمِ بیمارِ ما ما خرابیم و تویی از کَرَم، معمارِ ما دوش گفتم عشق را: ای شهِ عیّار(۵) ما سر مکش، مُنکر مشو، بُردهای دستارِ(۶) ما پس جوابم داد او: کز تو است این کارِ ما هرچه گویی وادهد چون صدا کهسارِ ما گفتمش: خود ما کُهیم، این صَدا گفتارِ ما ز آنکه کُه را اختیاری نَبْوَد، ای مختارِ ما گفت: بشنو اوّلاً شَمّهای ز اسرارِ ما هر سُتوری لاغری کی کشانَد بارِ ما؟ گفتمش: از ما بِبَر زحمتِ اخبارِ ما بُلبلی، مستی بِکُن، هم ز بوتیمارِ(۷) ما هستیِ تو فخرِ ما، هستیِ ما عارِ