عرفان طهماسبی پرسه Erfan Tahmasbi Parsen هوا امشب هوای توست اگر باران ببارد دعا کردم برای تو شبم پایان ندارد به شب گفتم نگارم کو؟ چرا با من سر یاری ندارد صدا آمد که دیوانه، تو یارت میل دلداری ندارد بی قرارم ای نگارم، تو کجایی؟ خبر ندارم پرسه های بی امانم در خیابان ثمر ندارد گفتی جانا دیوانگی کن خطر ندارد پس کجایی دیوانه از تو خبر ندارد باران که آمد من را خبر کن تا اوج رویا با من سفر کن مثل همیشه عاشق شو و باز مثل همیشه از من گذر کن