عنوان: (گزیده‌ای از قسمت پنجم فصل چهارم) -بعد از بهوش آمدنم برایم جالب بود بدانم آنجا که می‌رفتم هست؟ چنین خانواده‌ای وجود دارد؟! بخاطر همین سال ۱۴۰۰ رفتم ببینم به همان شکل که قبلاً می‌رفتم همانطور آنجا را پیدا کردم، وقتی دیدم تعجب کردم که من می‌آمدم نخل بود، یک خانه‌ای کوچک تقریباً ده دوازده متری که جلوی این خانه منبر بود که این حاجی همیشه هر وقت می‌رفتم پای این منبر نشسته بود... زندگی-پس-از-زندگی عباس-موزون فصل-۴-قسمت-۵ محمد‌حسن-تاجمیری تجربه-نزدیک-به-مرگ @abbas-mowzoon