ساز و آواز – آواز شور از گلهای تازه ۸۴ – عبدالوهاب شهیدی، جلیل شهناز، پرویز یاحقی و امیرناصر افتتاح حاشا که من به موسم گل ترکِ مِی کنم من لاف عقل میزنم این کار کِی کنم مطرب کجاست تا همه محصول زهد و علم در کار بانگ بربط و آواز نِی کنم از قیل و قال مدرسه حالی دلم گرفت یک چند نیز خدمت معشوق و مِی کنم کی بود در زمانه وفا جام مُی بیار تا من حکایت جم و کاووسِ کِی کنم کو پیک صبح تا گِلُههای شب فراق با آن خجسته طالع فرخند پی کنم این جان عاریت که به حافظ سپرده دوست روزی رخش ببینم و تسلیم وی کنم