عنوان: (گزیده‌ای از قسمت چهارم فصل سوم بخش اول) -تقریباً من در اون زمان ۲۹ سال سنم بود، مثلاً فرض کنید شاید ۲۹ تا شات کوچک و سریع از حالات مختلفی که در طول زندگی من اتفاق افتاده که اینا رو که می‌دیدم یادم می‌اومد این اتفاق‌ها برام افتاده -توی خیابون ارگ مشهد با دوستم اصغر خلیلی از دبیرستان داشتیم برمی‌گشتیم یه جمله‌ای به من گفت ناراحت شدم برگشتم یه طوری نگاه کردم، این صحنه رو اگر صد سال دیگه هم عمر می‌کردم یادم نمیومد، ولی اینجا این به من نشون داده شد و دیدم!... زندگی-پس-از-زندگی عباس-موزون فصل-۳-قسمت-۴-بخش-۱ محمد-اسماعیل-پیروان تجربه-نزدیک-به-مرگ @abbas-mowzoon