اگر واقعا دوستی شبیه یک درخت است، این درخت ریشه‌هایش کجاست؟ و شاخه‌های آن در چه حد و مرزی گسترش پیدا می‌کند؟ میوه‌های آن کدامند؟ برای رشد و شکوفایی آن چه باید کرد؟ اگرچه که ظاهرا لسان الغیب ما حافظ شیرازی در این غزل زیبا و انسانی پاسخ دقیق و روشنی به همه‌ی این سوالات نداده است؛ اما سوالی مطرح کرده که این سوال مهم مجال اندیشیدن به جوانب دوستی را برای ما مطرح می‌کند که: دوستی چیست؟ در اندیشیدن به این سوال پاسخ بسیاری سوالات بسیار بنیادین مطرح می‌شود که ما کیستیم که می‌توانیم چنین سوالاتی را مطرح کنیم و در سایه‌ی این سوالات با شیوه‌ای درون‌نگرانه به زوایا و خفایای درون خود وارد شویم به بیان دیگر وقتی از دوست و دوستی سخن می‌گوییم، دقیقا درباره‌ی یک ویژگی عمیق انسانی سخن می‌گوییم که انسان‌ها را به صورت عمیقی به یکدیگر پیوند می‌دهد. گویا هرچه درک عمیق‌تر و همدلانه تری از دیگران داشته باشیم در سایه‌ی این دوستی و رفاقت در خودشناسی گامی عمیق‌تر برداشته‌ایم (امانوئل لویناس فیلسوف دیگری) حافط پیام آور دنیای سنت است. دوران معصومیت بشر که در آن انسان و همه‌ی موجودات عالم ساختار واحدی دارند گویا هم

درخت دوستی شعر و غزل غزل خوانی آستان جانان نفیر نی

4 ماه پیش در دسته بندی هنری مدت زمان 28:43