داستان «امپراطور بادها» دربارهٔ سومین پادشاه گوگوریو «موهیول» است که از ابتدای تولدش پیشگویی‌هایی دربارهٔ او شد و به دلیل همین پیشگویی‌ها او توسط پدرش «شاه یوری» رانده شد و به غار گیرین انتقال یافت. او در همین مکان بزرگ شد و بعدها درگیر مشکلاتی شد و برای او سوءتفاهمی به وجود آورد. او به دشمنی علیه پدرش برخاست ولی بعدها متوجه اشتباه خود شد. در زندگی خود بارها تا حد مرگ رفت ولی به کمک شاهزاده بویو «بانو یون» نجات یافت.