عنوان: (گزیده ای از قسمت بیستم فصل سوم) -وقتی حالم خیلی بد شد که دیگر قصد داشتند دستگاه ها رو خاموش کنند، آن موقع یک پزشکی داشتیم برای خود نیروی انتظامی بود که گفت: رئیس بیمارستان الزهرا س به من زنگ زده که همکارتان نیم ساعت تمام کرده ما الکی نگهش داشتیم بیاید ببریدش، بعداً به من گفت: تو شهید پنجم می شدی. موقع قطع کردن دستگاه برمی گردم. زندگی-پس-از-زندگی عباس-موزون فصل-۳-قسمت-۲۰ محمد-زینلی تجربه-نزدیک-به-مرگ @abbas-mowzoon