رافائل به خاطر یه چیز کوچیک اونقدر عصبانی میشه که ناخواسته نزدیک بود به مایکلانجلو صدمه بزنه. از خونه میزنه بیرون تا حال و هواش عوض بشه. یکم بعد، با یه مرد نقاب به صورت که به نظر میاد اونم اعصاب درستی نداره برخورد می‌کنه و سعی می‌کنه کمکش کنه تا اشتباه اون رو تکرار نکنه...