عنوان: (گزیدهای از قسمت هفدهم فصل اول) در کارخانه نخریسی مشهد کار میکردم، سر کار دل درد گرفتم پزشک کارخانه مداوایم کرد و دارو داد، درد ادامه داشت و فردا که از درب بیمارستان وارد شدم بیرون آمدنم پنج ماه و نیم طول کشید... گریه میکردم و به امام رضا(ع) میگفتم من را شفا بده دو تومن نذر ضریح میکنم وگرنه به خواهرت معصومه(س) شکایت میکنم... زندگی-پس-از-زندگی عباس-موزون فصل-ا-قسمت-۱۷ حسن-ظریف تجربه-نزدیک-به-مرگ @abbas-mowzoon