قصه ی تولد هر انسانی معمولا از یک نقطه‌ای آغاز می‌شود... یک نقطه‌ی جغرافیایی در یک گوشه‌ی زمین! قصه‌ی مائده اما از کنج بهشت آغاز شد... از آسمان هشتم.... از آغوش پر مهرِ امام رئوف♡ مائده از ابتلا به یک بیماری بدخیم سخن می‌گوید... و این‌که  خدا چه نیلوفرانه به دست بزرگ‌ترین طبیبان عالم، برای او نسخه‌ پیچید... مائده از دریای رأفت امام رضا می‌گوید و از امضای برات کربلا.... مائده از خواب‌ها و از نشانه‌ها سخن می‌گوید...از خواستن و  اجابت... از قرار با حسین تا شفا.... از فشارهای بیرونی، از کشمکش‌های درونی، از رفیق خوب، از انتخاب، از تغییر، از آموختن، از شناخت، از تفکری نو.... و.... از تولــــدی دوباره! قصه‌ی مائده، قصه‌ی مشترک همه ما انسان‌هاست.... ماجرای هدایت‌گری یگانه مربی عالم و آغازِ شدنِ انسان! اگر این قصه را شنیدید و بر جانتان نشست، خوشحال می‌شویم  احساستان را با ما در میان بگذاربد. شما هم از نشانه‌های هدایت‌گری خدا در زندگی‌تان برایمان بنویسید.