خلاصه : کیم میخواهد جواهری را به کلویی هدیه دهد ولی کلویی کیم را مسخره میکند و هدیه را از او نمیگیرد کیم هم عصبانی شده و شرور میشود و به هر کس که ضربه بزند او هم تمام احساساتش از بین میرود و دختر کفشدوزکی و گربه سیاه برای خنثی کردن شرارت او با او مبارزه میکنند و ........