خب خب داشتم میگفتم هفته پیش همکلاسیام حتی با اینکه بازی رو بلد نبودن و نمیدونستن چه اتفاق هایی قراره بیوفته اومدن چارلی رو بازی کردن و وقتی گفتن چارلی چارلی آر یو هیر مداد رف رو یس و چون ترسیدن بدون خدافظی کاغذ رو پاره کردن و وقتی من رفتم تو کلاس ماجرا رو برام تعریف کردن و از اول بازی کردیم تا بقیه هم خدافظی کنن بعد وقتی گفتیم چارلی چارلی آر یو هیر باز هم رف رو یس و منم تو اینترت طوری که دیده بودم فارسی هم بلد بود بعد ازش پرسیدم چارلی چارلی آماده این ملاقات رو تموم کنین خدا روشکر رف رو یس ولی من چون از ترس اینکه وجود داشت همش توهم میزدم و خواب کافی نداشتم چون اولین بارم بود که بازی هم میکردم :/