آرن خالی دستت Aaren Khali Dastet ما که با انگشتمون به همدیگه قول دادیم نریم از پیش هم دیگه کی داره بهت خط میده که جای قلب تو سینت یه دل سنگیه هرچی ساختیم و خراب کردی سر هیچی بزا تکلیفمو بدونم اگه نیستی چرا شدی شبیه بقیه میگفتم همه همینن می گفتی همه نیستی نمیدونی تو به من چی گذشته اگه ناراحتی الان دکوریه اشکت میخوای دروغ بگی چطوری به قلبت پر بازی میکنی ولی خالیه دستت نیومده این حرفا به تو برو جمع میکنم خودم ساکتو نمیخوام بدونم چیزی درباره تو این همه خاطره همش مال تو دیگه نمیرسه دستت به قلبم نمیترسم از دستت بدم من چقد روهمه کارات چشم ببندم دیگه نمیخوره دیگه اشکات به دردم