عنوان: (گزیدهای از قسمت هفتم فصل سوم) -در برگشت روحم رفت در همان کارخانهای که حسابرس بودم (کارخانه سنگبری) دوباره با فاصله نیم متر از زمین وارد دفتر آنجا شدم، خودم را دیدم اینجا. دیدم مدیر عامل، یکی از شرکا و آن حسابدار و دو نفر دیگر نشستهاند، چون آن لحظه حرف از من شده بود آنجا رفتم... زندگی-پس-از-زندگی عباس-موزون فصل-۳-قسمت-۷ رحمان-امیریوسفی تجربه-نزدیک-به-مرگ @abbas-mowzoon